مــِـــــــداد ِ کــوچَــــک

مــِـــــــداد ِ کــوچَــــک

هر چه اینجاست ؛ قلم و کاغذ و میز حتّی ؛ پیـــرتر می شوند جز کتاب هایی که هر روز ؛ هر روز .......
مــِـــــــداد ِ کــوچَــــک

مــِـــــــداد ِ کــوچَــــک

هر چه اینجاست ؛ قلم و کاغذ و میز حتّی ؛ پیـــرتر می شوند جز کتاب هایی که هر روز ؛ هر روز .......

تقریظ نــــامه



36b412f2fe633271876071a5c911b45a


سپاس خدایْ را که :

علم دادو حِلمْ

قلم به دست

دست به قلمْ شُدیم .

شُــهره گردانْدْ

بسترِ علم را

بر کتابْ دان.

مظهرش را

در کتابدار.

جُمله جَمیلش را 

بر کتابْ.

همین چند سطر " همین چند جمله "

خواستـــم برای حلقه ای هایِ  کتابی که یک سالگی اش دارد از راه می رسدعرضِ ارادتی .

گذشته ها را بر چه کسی ببخشیم ........

که اگر گذشتْ نبود " اشتهایی نبود به اشتهار در آشنایی با کتاب "

جمع شُده اید ؛ از هر کرانْ ؛ کتاب را خالصانه به چَشم نشسته اید ْ

دارید لذتِ دنیا را می برید

کارتان درستْ

بار الهــــی هزار سالگی تان را به جشن بنشینیمْ .


زیبا نوشت : مثلِ پرزِ کاغذ بر چسب ؛ مثلِ رد چسب بر کاغذ ؛ هنگامِ جدایی نشانه ای می ماندْ ؛ از چسب بر کاغذ ؛ از کاغذ بر چسبْ " علیرضا روشن "

عمیق نوشت : نان را غمِ تو بیات کرد ؛ سرما بهانه بود

چشیدنی : زندگی منفی یک از کیوان ارزاقی


نظرات 16 + ارسال نظر
محسن پنج‌شنبه 3 دی 1394 ساعت 11:57 http://noor8286.blogfa.com

سلام

از دنیا دل کندم
بحث عشق و عاشقی نیست
خم شد
کمر
اعتمادهایم...
اینجا مـــــــن هستم !!
نیــــــــمکتی چوبی وچتــــری که بسته است ...!
دلم تنـــــــگ نیست ...
تنـــــــــها منتظر بـــــارانم ...
که قــــــطره هایش بهانه ای باشد
برای نمناک بودن لحظــــــه هایم ...
و ...
اثبـــــات بی گنـــــــــــــــاهــــــــــی چـــــــشمانم ...!

عشق گاهی ...
مشق های کودکیست
حس بودن با خدا در سادگیست

الهه دوشنبه 23 آذر 1394 ساعت 09:31

خدا زیباست
این را از دانه دانه های برف می بینم.

به به
خیلی زیبا بود الهه جان ممنونم

الهه دوشنبه 23 آذر 1394 ساعت 09:30

خوش به حا اونا که کتاب می خونن / زیاد می خونن

سلام
کتاب خواندن خوب است
حتا به اعتدال

تحفه نویس یکشنبه 22 آذر 1394 ساعت 20:59 http://hossain.blog.ir/

سلام و عرض ادب
گرچه دیر است اما آمد که بگویم من هم بازی ...
آمدم دست در دست کتاب بگذارم تا حلقه ای درست شود و به یاد روزهای پاک کودکی ، عاشقانه بچرخیم ، تا شاید رستگار شویم با کتاب .
موفق و موید باشید

چه خوب/چه عالی
دست در دستِ کتاب

ویرگول ، سرِ خط شنبه 21 آذر 1394 ساعت 14:39 http://ilia-khoei.blog.ir

سپاس خدای را.
هزار سالگی تان را به جشن بنشینیم.

حضورتان مایه افتخار است بانویِ‌شاعر .
همیشه موفق باشید .

بهار پاییزی چهارشنبه 18 آذر 1394 ساعت 05:11 http://paeazi.blogfa.com

رضا خان هم اگر میدید.باچادر چ زیبایی/
تمام مملکت پر میشد از قانون چادر ها ی اجباری
کاش
کتاب خواندن را هم
اجباری میکردند...
چه چادر جهالتی
از سر آدمها کشیده میشد.‏!‏
مدادتان رضا خانی میکند...در فکر ما..زیبا نویس جان‏!‏
نافذ..گویا..پر قدرت‏!‏

نافذ " نگاه سراسرِ شماست "
جا خوش کرده ام در اندیشه ی کودکِ دبستانی
راهنمایی
دبیرستانی
" کودک بزرگ می شود "
این بزرگ شدنش وابسته به هدفش
با کتاب بزرگ شود آمیـــــــــــــــــــــــــــــــــن
ممنونِ حضورتان

pouya چهارشنبه 18 آذر 1394 ساعت 00:11 http://aftabyazd.persianblog.ir

بایزید بسطامی را پرسیدند :

اگر در روز رستاخیز خداوند بگوید چه آورده ای؛

چه خواهی گفت؟

بایزید فرمود :

وقتی فقیری بر کریمی وارد میشود ,

به او نمیگویند چه آورده ای.

بلکه میگویند چه میخواهی

زندگی یک پاداش است ,نه یک مکافات.

فرصتى است کوتاه تا ببالى ,بیابى , بدانى , بیندیشى ,

بفهمى , و زیبا بنگرى ,

و درنهایت در خاطره ها بمانى...

چه نهایتِ خوشی ...
اندیشه
اندیشه
اندیشه یعنی سبکِ فکرت مُستدام
یعنی زلال
یعنی تا ابد در اذهان .
موفق باشید بزرگوار

صحاف دوشنبه 16 آذر 1394 ساعت 21:29

سلام نوشته هایت مرا یاد منشات قائم مقام فراهانی می اندازد
شیرین وشیوا




:)

سلام بانو
شوخی می کنید !!!
شوخیِ قشنگی بود.
لطفتان مستدام

محسن دوشنبه 16 آذر 1394 ساعت 19:19 http://noor8286.blogfa.com

سلام

از اَمل (آرزو) چشم بپوش و در عمل کوش.
مرد جستجو باش، نه گفتگو.
از دریا بخواه، نه از جوی.
از فضول ِ (زیادی ِ ) کلام، چون فضول ِ طعام دست بردار.
سبکبار باش، نه سبکسر و سبکسار.
خروس در سحر به ذکر ِ قدّوس سبوح در خروش است، کم از خروس مباش،
چون به خروش آمدی بدان که بهترین عطای دوست، لقای اوست ..

(از فرمایشات جناب علّامه حسن زادل آملی (ره))

به به چه انتخابی

خیلی ممنونم

"
کودکان دوامِ محدود‌ِ شادی‌هایشان را باور نمی‌کنند. آن‌ها به لحظه‌های سنگین ندامت نمی‌اندیشند. برای کودکان مرگ سوغاتی‌ست که تنها به پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها می‌رسد. نادر ابراهیمی

"

شیردل دوشنبه 16 آذر 1394 ساعت 15:41 http://yadeayyam.rasekhoonblog.com/

بنام خدا
با سلام
خواندن یا نخواندن کدام آسانتر است؟
شاید کم‌تر یاد گرفته‌ایم که از کتاب خواندن لذّت ببریم و جایی را برای کتاب و مجله در سبد خانوار در نظر بگیریم. زیاد دیده‌ام که افراد شمار زیادی کتاب را می‌خرند امّا افسوس که یک کتاب را به پایان برسانند. از کتاب، بیشتر برای تزئین و دکوراسیون خانه استفاده می‌شود تا ابزاری برای آگاه‌شدن و آگاهی‌بخشی. حتی در میان زنده‌ترین قشر کشور که باید دانشجویان باشند، مراجعه به کتاب، چندان بیش از حدِ کتاب‌های درسی نیست.
به آرامی آغاز به مردن می‌کنی اگر
سفر نکنی، اگر کتابی نخوانی، اگر به
اصوات زندگی گوش ندهی ، اگر از خودت
قدردانی نکنی.......
بخشی از نوشته های پابلو نرودا شاعر شیلیایی
ترجمه‌ی احمد شاملو

بنام خدا

سلام و سپاس از حضور
واقعا به ارامی اغاز به مردن می کنیم
مادامی که : ...........

/شهرها را مطلقا نمی توان به کوه و کوهستان تبدیل کرد ، اما کوه و کوهستان را به آسانی می توانند به شهر مبدل کنند ، و این روند مصیبت زدگی انسان عصر ما است . نادر ابراهیمی/
امید که کتاب و فناوری دوستانِ خوبی برای هم باشند در این عرصه

دلارام دوشنبه 16 آذر 1394 ساعت 13:50

نیستی انگار
پای خویش را گم کرده ام


رضا نواز


سلام بر مینای عزیز

ممنونم از حضور زیبایت

بازوانم دور تو باشند، میدانی چرا؟/ در صف سیاره ها شرح زحل شیرین تر است!

احمد پروین

آشنا دوشنبه 16 آذر 1394 ساعت 13:33 http://sazedel20.mihanblog.com/

من و درخت چنار روبه روی پنجره باهم دوست بودیم.درخت چنار هم مثل من از رفتن ها سر درنمی آورد.همیشه ازیکدیگرمی پرسیدیم "آدم هاچرا می روند؟دنبال چه می روند؟ کجامی روند؟" درخت چنار می گفت "اگر تکه زمینی باشدکه بشود در آن ریشه دواند،دیگر غمی نخواهد بود.از زمین می شود غذا گرفت و برای آب هم به کرم آسمان و جوی مجاور امید داشت."
ومن می گفتم "اگر درگاهی پنجره باشد و دوستی چون چنار،دیگر نباید به فکر رفتن بود."

سه کتاب_زویا پیرزاد

این متن را هرچند بار هم بخوانم " همان زیبایی" همان شکوه / همان کلمات /
در من جاری اند
مثل همین کتاب
که جاری ست.
ممنون

آشنا دوشنبه 16 آذر 1394 ساعت 13:31 http://sazedel20.mihanblog.com/

بعضی از چیز ها
تنها از دور ظاهر آرام و زیبا دارند
و انسان
برای نزدیک شدن به آنها نباید پافشاری کند
مثل عشق
سیاست
و مهاجرت...
من بر آسمان خراش ها
پرنده های مهاجر زیادی دیده ام
که چشم هایشان پر از اشک بود!

"سابیرهاکا"

ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻣﻤﮑﻦ ﺍﺳﺖ ﺑﺎ ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﺑﯿﺴﺖ ﺳﺎﻝ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺁﻥ ﺷﺨﺺ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﯾﮏ ﻏﺮﯾﺒﻪ ﺑﺎﺷﺪ ، ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﺪ ﺑﺎ ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﺑﯿﺴﺖ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﻭﻗﺖ ﺑﮕﺬﺭﺍﻧﺪ ﻭ ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ﻋﻤﺮ ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﺶ ﻧﮑﻨﺪ...

ﺍﮔﺮ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﺑﻤﯿﺮﺩ - ﺍﻭﺭﯾﺎﻧﺎ ﻓﺎﻻﭼﯽ

•●✘ مریم جوون✘●• دوشنبه 16 آذر 1394 ساعت 11:00 http://rkhmm.blogfa.com

シツ تفلده تفلد ،، دست دست اومدم دعوتت کنم دوست عزیزم シ ツ
دوست عزیزم سلام
مطالبتون ووبتون عالی لایــــــــــــــــــــــــــــــــــــــک
تنهاخواهشی که ازتون دارم اینه که میخام تا روز تولد عشقم که نزدیکه ٬ به اندازه سال تولدش نظرجمع کنم ممنون میشم شماهم به وبم سربزنید وبهش تبریک بگید
(( میدونم معرفتت زیاده و سرت شلوغه اما اگر یه کوچولو واسه منم وقت بذاری ممنونت میشم ))
در ضمن خوشحال میشم اگر تمایل به لینک شدن داری بوگوی که بلینکمت.
"" دوست گلم لطفـــــــــــــــــــــــــــــــــا بیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا ""

وقتی انسان شهری را وداع می کند ؛ مقداری از یادگار ، احساسات و کمی از هستی خودش را در آنجا می گذارد...

صادق هدایت
سلام
خوش آمدید

چه دل خوشی هایی ؛ خدا نگیرد این دل خوشی ها را از هیچ کسی.

سر میزنیم یک روزی .

فجر یکشنبه 15 آذر 1394 ساعت 16:26

جشن
پایکوبی
کتاب خوانی
مبارک است
امید هزار سالگی اش
کاش مداد کوچک می نوشت در باب انتخابهای کتابی مان
ارادتمند مداد کوچک.
سپاس

سلام بر فجر
که همیشه با حضورش خوش حالم می کندْ
انتخابی هایِ کتابی تان " با سلیقه است به صورِ خوش سلیقگی "‌
انتخاب ها متفاوت و ...
زیباترین انتخابی تان را در
پدر / عشق /پسر
و بی بال پریدن
تحسین می کنم .
" همیشه موفق باشید "

شیما یکشنبه 15 آذر 1394 ساعت 14:32 http://miravamrahiii.blogfa.com

خاص فقط خداست ....
کاش این رو خیلی زودتر از خیلی پیشامدها درک می کردیم :(


زیبا بود

خاص ها " خواستنی ترند "

سپاس

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.