چیدمانِ نیمکت ها به شِکل افقی دَریغ از یک میـــکرون فاصـله ی مابِینی ،دریغ از یک هَواخـــوری
کاملا" چسبیده به هم : از کنارْ ، نظـــام
سروصدا را می شود نوشت و مچاله کرد روانه ی دیوار ،از دیوار که گفته می شود تنها جذابیتش در تکیه دادن !
مزایای دیگرِ دیوار نوشتنی سُتودنیست ، سکوتگاهِ عظیمی ست ، حایلِبینِ صداهای مخرّبْ ، ناشنیده ها را مَحرم
ما عادت داریم به دیوار تِکیه کنیم و بخوانیم
هم چنان که عادت داریم نشسته بر نیمکت بخوانیمْ
همچنان تَر : عادت می کنیم که برای خواندن باید صاحب عَقلی سرخ باشیم
و چَشم هایی به مراتب گلگون.
خواندن ها حَریم دارد ، مُقدّس است
حریم چرا که حُرمِ نفس های نگارنده اش بالابرنده ی تاریست
وَ
یاری گرِ مردمک های سیاهی که از دستِزمانه سیاهند
وَ
هُجوم به سفیدی و سیاهیِکاغذ و ادامه ی ماجرا
مُقدّس است چرا که :
یادمانه های نو را لایِ قرآن گذاشتنْ " جلیل و جمیل و سزاوارِ تقدّس هست "
کتاب خوانی تِکیه به دیوارِ عَقل و شُعور است در زَمانه ای که دیوارها را بر می دارند و هیچ حَریمی
هیچ ستونی
هیچ پایه ای
بر اساسِ هم خوانی شکل نمی گیردْ
ما دیوارهای زَمانه ایم با پنجره هایی باز . به شکلِپروازْ
مُحکم و استوار به سمتِ همان آواز : هُـــو .................
حسادت به اشکال و اجسامِ سخت دلها را مُستحکم می کند که سنگ بودن نیست
نگاهی مثبت : دیوارهای زمانه و نیمکتْهای زمینه چه متّصل به هم
ما اتصالمان در چشم گـــَردیِ کتابهایی که برایمان امانت گزارده شده .
باشدْ تا رستگار شویمْْْ.
زیبا نوشت : پنداشتیم تهی دستیم و بی چیز، اما زمانی که آغاز شد از دست دادن همه چیزی،هر روز برایمان خاطره ای شد،آنگاه شعر سرودیم
برای همه آنچه داشتیم،برای سخاوت پروردگار ( آنا آخماتووا )
شاعر نوشت :گاه در جاده بایست ، به درختی که نروییده بیندیش و کنارش بنشین ، لحظههایی هم هست ، که نرفتن هنر است ( میرافضلی )
سه گانی نوشت : از کُجا معلوم آن درختی که عاشقش شده ام ؛عاقبت دارِمن نخواهد شد ( فولادی )
عمیق نوشت : هرچند که زن را امر کنی که «پنهان شو»، او را دغدغه ی خود را نمودن بیشتر شود و خلق را از نهان شدن او، رغبت به آن زن بیش گردد. پس تو نشسته ای و رغبت را از دو طرف زیادت می کنی و می پنداری که اصلاح می کنی؟ آن خود عین فساد است. اگر او را گوهری باشد که نخواهد که فعل بد کند، اگر منع کنی و اگر نکنی، او بر آن طبع نیک خود و سرشت پاک خود خواهد رفتن. فارغ باش و تشویش مخور! و اگر به عکس این باشد، باز همچنان بر طریق خود خواهد رفتن. منع جز رغبت را افزون نمی کند. ( مقالاتِ مولانا )
چشیدنی :برای تمام خاطرات سپاسگزارم از سیسیلیا آهِرن.