مــِـــــــداد ِ کــوچَــــک

مــِـــــــداد ِ کــوچَــــک

هر چه اینجاست ؛ قلم و کاغذ و میز حتّی ؛ پیـــرتر می شوند جز کتاب هایی که هر روز ؛ هر روز .......
مــِـــــــداد ِ کــوچَــــک

مــِـــــــداد ِ کــوچَــــک

هر چه اینجاست ؛ قلم و کاغذ و میز حتّی ؛ پیـــرتر می شوند جز کتاب هایی که هر روز ؛ هر روز .......

در این هَیاهوی ِ‌خَلق ؛ با کتاب پیاده روی کُنیم.




در یافتن ِ کتاب" شتاب زده گی "

در کثرت ِ کتاب " کتاب زده گی"

و این ها را بیاییم اِحتمالش را ، احتمال ِ موجود بودنش را

  شتابِ کتابی یا به لفظی شَــفّافانه ؛کتاب درمانی

تَحلیلَش کُنیم .

گاهی هَمه ی آن چیزی که ما نیاز داریم کَمی" کتاب درمانی" ست

این قدر دِل زده گی داریم که نمی فهمم برای کتاب هم باید این رِوال را پیش بِبَریم یا خیرْ!

آن تاثیر ِ‌خوبی که از کتاب بر ذهنِمان نقش می بندد

آن تاثیر را یادمان نرود که بُگذاریمَش برای روز ِ‌مبادا

روح و روان ِ آدم ها  غُبار که بَستْ

کتاب را نشانه بگیریم ؛ جهانی به نامِ کتابخانه را ، این پیشنَهادیست برای بزرگ سالان

روزه گار بر یک ریتم " سازَش " را نمی نَوازَد

بر یک ساز " هزاران ناسازه گاری" در پیشِ رو هست

خط خطی ام گویای ِ کلامَمْ:

گَر تفکّر می کُنی این را بدان ؛ تشنگی را بارها کاتب ؛ نوشت

آن کتــابی را که داری پیشِ روی ؛ جُرعه ای با لــفظِ غَمْ ؛کــامل بنوش

" کتاب سازی" را هدف بگیریم برای کودک سالانْ

کتابی راپیشنهاد دَهیم به قشرِ کودک ؛ خُلاصه اش را بخواهیم برایمان کتابی کُنَنْدْ

حالا صَحافی اش مانده به سلیقه ی خودَشْ.

کــــلمه ی تـــــَعامُلگَرِ انـسان ِ‌بیگانه  بــــا انسانی برتر  = کتاب

یک لقمه خنده ی حَلال: یکی از رَزمندگان ِ شوخ طَبعْ به سایرِ رزمندگان گفت:بچّــه ها هر چه به دَستتان رسیــد نَــخورید؛ خصوصا" تیــر و تَرکشْ؛چون این ها بیت المال است و حِساب و کِتاب دارد .

بزرگ نوشت: تجمّلات هیچ وقت جاذبه ای برایم نداشته ؛ من چیزهای ساده را دوست دارم ؛ کتاب ها را؛تَنهایی را؛یا بودن با کسی که تو را می فَهمَدْ " دافنه دوموریه "

مداد کوچک:هَم نشینی "جوان مرد تر " از کتاب سُراغ ندارم که بِهین خاطره هایم را .....

چشیدنی : جای خالی سلوچ از دولت آبادی؛ میهمان ِ ذهن هاتان