مــِـــــــداد ِ کــوچَــــک

مــِـــــــداد ِ کــوچَــــک

هر چه اینجاست ؛ قلم و کاغذ و میز حتّی ؛ پیـــرتر می شوند جز کتاب هایی که هر روز ؛ هر روز .......
مــِـــــــداد ِ کــوچَــــک

مــِـــــــداد ِ کــوچَــــک

هر چه اینجاست ؛ قلم و کاغذ و میز حتّی ؛ پیـــرتر می شوند جز کتاب هایی که هر روز ؛ هر روز .......

یاد ِ یار ِ مهربــــان آیَد هَمی





عِلم اگر بَر دل زنَدْ یاری شود 
                                        علم اگر بر تَنْ زندْ باری شوَدْ

دوست تَرْ داشتمْ در عَصـــــری می بودم که عصر ِ کتابْ بود ؛ وَ عَجیـــن با  بوی ِ کاغذ و کتاب و کلمه ؛ صدای ِ حرف ها نیز بی داد

حالا بیدار می شوم و این عصر ، عصر ِ .........

وقت را اتوئـــی می کشم ؛ یک فنجان شعر؛ چند استکان لبخندْ

علم را تیک می زَنَمْ و قوانینشْ ؛ اَفکارم را .... شانه هایم را .....

شانه هایم را تِکیه به دیوار؛ افکارم را تکیه بر کِتاب ها

 خواندنَمْ گرفته ؛ با "ب ِ " بسم الله و "دال ِ " دل بستن به کتاب شروع می کُنم

و دارم می خوانمْ برای خودم  آزدوارانه و مُقیّد

آزاد  که باشی می خوانی ؛ مُقیّد هم که باشی عادت می کنی

و این هر دو را  که جمع بِبندیم خواندنی ِِ دل پذیری خواهیم داشت ْ ..


شما چه گونه می خوانید !!!!


مداد کوچک : کوچَک های زیبا دوست داشتنی اند مِثل ِ همین گُل ؛همین کِتاب و همینْ فِکر

کوچک بودیم و کودَکْ ؛ لبخندهامان بلندْ؛بزرگ شدیم و لبخندهامان کوتاهْ ؛ چه تفاوتی

ما نَسلی هستیم که جوانه زَدیم و داریم نَسل های ِ بعد را سبزان تر می کنیم و خودمان و آرزوهامان و سه نقطه چین ....

چشیدنی : عاشق ِ کتاب و بخاری ِ کاغذی

شعر نوشت : نقش تو در خیال و خیال از تو بی نصیب؛نام تو بر زبان و زبان از تو بی خبر " عطار"

نظرات 12 + ارسال نظر
سیروان چهارشنبه 25 شهریور 1394 ساعت 13:28

سلام مینا خانم.
طراوت وبلاگت مستقیم تزریق میشه.
دیرپای و شاد زی همکلاسی

سلام
و سپاس حضور
بابت ِ یادگاری تان در مداد کوچک

1 دنیا ممنون

صحاف سه‌شنبه 24 شهریور 1394 ساعت 22:07

گرم میکند نفست مرا

درخزان عمر

فاصله ، بازیچه ی دل است .

بداهه ای تقدیم به مینای نازنین

" دل
اگر
مست
اگر
هست
همه
با
خاطره هایتْ
زنده ست ْ "
مداد کوچک

شاد زی

مجید شفیعی سه‌شنبه 24 شهریور 1394 ساعت 15:50

سلام

شکوفه گیلاس

هسته گیلاس در دست کودکی

درخت گیلاس

:)
@}-----

گیلاس باران شد این هایکو .
ممنون از شما.

نسرین سه‌شنبه 24 شهریور 1394 ساعت 10:18 http://zemzemehayetanhaye.blog.ir/

قربون حواس جمع!!!
اون گیومه خالی موند!!!
میخواستم اینو توش بنویسم که
چرا در مصرف آب دقیق هستیم ولی در مصرف کتاب نه
اینها هر دو غنیمتند یه چیز یتو این مایه ها بود

گیومه هایت را .....
پارانتزی باز می کنم و می نویسم " کتاب " داخل گیومه و می بندمشْ

ماندگار باشی

نسرین سه‌شنبه 24 شهریور 1394 ساعت 10:10 http://zemzemehayetanhaye.blog.ir/

موافقم با جمله ی اولتت
یه عکسی دیدم که خیلی جذبم کرد
«»
اینها هر دو غنیمتند
آب را کم بنوشیم و کتاب را زیاد
من عاشق بوی کتاب نوم
کتاب های تازه چاپ شده یه عطر دلپذیری دارن که بهتر از عطرهای فرانسوی منو جذب میکنه:)
یه دنیایی داره تو خودش....
چگونه خواندم مهم نیست
خوب خواندن و کلا خواندن مهم است
اثر خوب و خاص خواندن مهم است
اینکه پرچم کتابخوانی را زمین نگذاریم
کتاب را به پستوهایمان نرانیم
کتابها جای کریستال ها را در بوفه های پذیرایی بگیرند
کتابها عزیز باشند
ارج و قرب داشته باشند...
زیبا نوشتی مث همیشه
یادش بخیر بچگی ها و بوی ماه مهر
و امسال به رنگ دیگری دلهره های آغاز مهر...

زیبا خواندی دوست ّ جانی
" این سطر نوشته ات را به سلامتی ات و به سلامتی ِ مداد کوچک بولدْ می کنم
اثر خوب و خاص خواندن مهم است
اثر خوب و خاص خواندن مهم است
مرحبا "
مهر را مهربانی
مهر را همزبانی
مهر را فراوان درود .

جواد مهدی پور سه‌شنبه 24 شهریور 1394 ساعت 09:20 http://javadms1509.blogsky.com

بوی ماه مهر
بوی کتاب
بوی همه ی مهربانی های یک یار مهربان
یاد یار مهربان آید از این نزدیکی
بویی خوبی به مشامم آید
من به بوی خوش این مهر چه عادت دارم
بوی کتاب را از ماه مهر گرفته ام
من همیشه کتاب را با مهر باز میکنم و میخوانم


سلام و عرض ادب مداد کوچک مهربانم که به استقبال ماه مهر رفته اید
چقدر زیباست از مهر گفتن و از کتاب شنیدن..

مهر ماه خاطره خوبیست در خاطر همه ی دوستان کتاب
مگر می شود مهر را دید و خاطراتش را فراموش کرد ؟

درود بر شما که اینقدر به یاد مهر و کتابید

زنده باشید

فرصت کردید برام سر بزنید مداد کوچک مهربان
منتظرتونم ..

سلام
و سلامتی ِ دوستان و سعادتشان
" ندیده ام کسی را
که در خاطر ِ مِهْر
بی مهری کندْ "
چشم در اولین فرصت می خوانیمتان

کوتاهی ما را ببخشید

شیردل دوشنبه 23 شهریور 1394 ساعت 22:05 http://yadeayyam.rasekhoonblog.com/

بنام خدا
عزیز گرامی
با قلم زیبا و روانت خوب میتوانی یاد روزهای خوب مهر و مدرسه و کتاب و دفتر و ....را برای همه زنده کنی تا برای لحظاتی هم شده به آن دوران سراسر شور و زندگی برویم و از این اوضاع بهم ریخته که همه را در خود فروبرده و باعث جدائی و دوری شده خارج شده و یادی از آن حال و هوا و دوستان و معلمان و ... کنیم.
بعضی مواقع لحظه های خوب لذت زندگی و بودن است و با کتاب بودن بهترین لحظات خواهد بود.

باز آمد بوی ماه مدرسه
بوی بازی های راه مدرسه

بوی ماه ِ مهر ، ماه ِ مهربان
بوی خورشید پگاه ِ مدرسه

از میان کوچه های خستگی
می گریزم در پناه مدرسه

باز می بینم ز شوق بچه ها
اشتیاقی در نگاه ِ مدرسه

زنگ تفریح و هیاهوی نشاط
خنده های قاه قاه مدرسه

باز هم بوی باغ را خواهم شنید
از سرود صبحگاه مدرسه

روز اول لاله ای خواهم کشید
سرخ بر تخته سیاه مدرسه

قیصر امین پور

ممنون از حضور ِ سرشارتان

زورق ِ ساحلی َم،
اسکله ی تزئینی!

دست ِ بیرون زده از موج ِ مرا
می بینی. . ؟!!

کتابخانه ن والقلم دوشنبه 23 شهریور 1394 ساعت 09:58

مینا جان بوی مهر هوایی میکند آدم را ومی بردت به چنددهه پیش .دیدار دوباره دوستان وتخته وزمان ما گچ و....

چه تازگیهایی زیبایی را تجربه میکردیم...

شغل ها بو دارند ...
دست آخر هر آدمی شبیه شغلش میشود

عباس معروفی/تمامن مخصوص

" یادش به خیر "

آشنا دوشنبه 23 شهریور 1394 ساعت 00:26 http://sazedel20.blogfa.com/

تا ابد
در مهتاب می مانم
تا تو از رود
به خانه برگردی ..


احمدرضا احمدی

رتبه ای هرگز ندیدم بهتر از افتادگی ...

هرکه خود را کم ز ما میداند از ما بهتر است

#صائب_تبریزی

صحاف یکشنبه 22 شهریور 1394 ساعت 22:00

چه شعر زیبایی از عطار انتخاب وگلچین کرده ای




تازگی ها خیالت هم هوای تو می کند
دستم بگیر
من بی خیالت می میرم ( بداهه ای برای مینای نازنین )

سلام
" همیشه ممنون از بداهه های خوبتانْ "

دلارام یکشنبه 22 شهریور 1394 ساعت 17:55 http://banooyebeheshteman2.blogfa.com

هیچ مردی از این ناراحت نمیشود که مثلاً یک نفر از زن محبوبش تعریف و تمجید کند. خود آن زن است که میتواند این را به ناراحتی برای مردش تبدیل کند.

نورثنگر ابی - جین آستین

چه انتخاب ِ قشنگی
ممنون بانو.

فجر یکشنبه 22 شهریور 1394 ساعت 17:18

با دیدن تصویر زیبا دلم غنج رفت

یک یادش بخیر جانانه برای دوران زیبای کودکی که سریع عبور کرد و شیرینش هنوز باقی است و به قول شما با بزرگ شدنمان ، خندهای بلند جایش را به خندهای کوچک داد.

مرحبا بر مداد کوچک تحلیل های خوبی دارد.

درباره چشیدنی از آذر یزدی فقط تعریفش را شنیده ام و اما کتابی نخوانده ام...امید که در آینده نزدیک بهره ی بریم از این نویسنده ی یزدی چقدر استاد ادبیات کودکان این نویسنده را دوست داشت.

یاد خیلی چیزها به خیر
یاد ِ مهر ، خوش حال که همسایه ی دیوار به دیوار ِ مهرَمْ .
یاد ِ جلد کردن کتابها
یاد ِ مدادرنگی ها
یاد ِ نیمکت ته ِ کلاس
یاد ِ من /یاد ِ شیطنت های ِ من
یاد ِ مداد ِ کوچکی که مادربزرگم برایم داد تا نقاشی های بزرگی بکشم

" اذر یزدی " قصه های خوب برای بچه های خوبش که خیلی خیلی نامی شده . و این کتابش " ساده و روان "

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.